۱۳۸۸ فروردین ۳, دوشنبه

کاش




کاش..... کاش می شد هيچ کس تنها نبود --کاش می شد ديدنت رويا نبود ---گفته بودی با تو می مونم--- ولی...... رفتی و گفتی آنجا جا نبود ---ساليان سال تنها مانده ام ---شايد اين رفتن سزای ما نبود ---من دعا کردم برای بازگشت ---دست های تو ولی بالا نبود--- باز هم گفتی که فردا میرسی ---کاش روز ديدنت فردا نبود........

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر